جنگل

صدای جنگل

تا حالا شده سکوت براتون کلی حرف داشته باشه؟؟؟

تا حالا شده صدای جنگل رو بشنوید؟؟؟

شهریور سال 1398

من به همراه خانواده به ماسوله سفر کردیم. در این سفر، از پدر خواستم شب را در یکی از خانه های جنگلی زیبا سپری کنیم. و خوشبختانه با نظرم موافقت شد. به جنگل رفتیم و یک اتاق نقلی و چوبی را اجاره کردیم. اتاق تنها 12 متر بود و یک بالکن چوبی کوچک هم داشت. درون اتاق رفتم و در بالکن را باز کردم و آنجا بود که احساس کردم تمام زیبایی های دنیا را در یک جا دیدم. حاضر بودم تمام عمرم را در آن اتاق 12 متری زندگی کنم اما هر روز با آن صحنه مواجه شوم. صدای رودی که از آنجا رد میشد، مانند موسیقی ای زیبا روحم را نوازش می کرد. در همان لحظه بود که خدا را شکر کردم.

از اتاقک چوبی بیرون رفتم تا آن همه زیبایی را از نزدیک ببینم. به اعماق جنگل رفتم و از رودخانه دور شدم. روی سنگی بزرگ نشستم و چشمانم را بستم. جنگل ساکت بود ولی عجیب بود که من احساس کردم، دوست دارد فریاد بزند. در سکوتش دنیایی از حرف می شنیدم. احساس کردم او دوست دارد با کسی درد و دل کند. او بسیار ناراحت بود اما نفهمیدم برای چه.

چشمانم را باز کردم و به اطراف به دقت نگاه کردم. و تازه فهمیدم جنگل برای چه ناراحت بود. ای داد بیداد من انقدر محو در زیبایی های جنگل شده بودم که اصلا متوجه نشدم  آنجا پر از زباله بود. صدای جنگل شنیدم  داشت با خدا حرف میزد و از دست انسان ها را گله مند بود. با او دوست شدم و به تمام درد و دل هایش گوش کردم، از طرف تمام انسان ها از او معذرت خواستم و تنها کاری که کردم این بود که تعداد اندکی از زباله ها را جمع کردم. و به او قول دادم از مردم بخواهم به او اهمیت دهند.

جالب اینجاست که این متن خیالی نبود من همه این حرف هارا از سکوت جنگل شنیدم. اگر باور نمیکنید به سکوت جنگل گوش دهید.

 

این عکس را خواهرم از همان جنگل گرفت

  • ستایش :)
  • پنجشنبه ۲۳ آبان ۹۸

محبوبیت

محبوبیت، یکی از بهترین حس های دنیاست، و من در پاییز سال 1398 این حس را تجربه کردم و از اعماق وجود این حس را برای دیگران نیز آرزومندم.

من این حس خوب را مدیون خداوند، مدرسه و دانش آموزان هستم.سپاس و تشکر فراوان به دلیل اعتماد شما. مطمئن باشید که از اعتماد شما سؤ استفاده نخواهم کرد، هرگز. 

من تمام توان خویش را در راه پیشرفت مدرسه، خواهم گذاشت. و از هیچ تلاشی دریغ نخواهم کرد. ولی در این راه به همکاری شما دانش آموزان و مدرسه نیازمند هستم. 

عزم ما بشکافد اقیانوس هارا

دلنوشته ی من درباره انتخاب در انجمن شورای دانش آموزی

وبلاگ مدرسه: kereshm.blogfa.com

  • ستایش :)
  • پنجشنبه ۲۳ آبان ۹۸

عشق

ای که می پرسی نشان عشق چیست
عشق چیزی جز ظهور مهر نیست.

عشق یعنی مشکلی اسان کنی
دردی از در مانده ای درمان کنی.

در میان این همه غوغا و شر
عشق یعنی کاهش رنج بشر

عشق یعنی گل به جای خار باش
پل به جای این همه دیوار باش

عشق یعنی تشنه ای خود نیز اگر
واگذاری اب را ، بر تشنه تر

عشق یعنی دشت گل کاری شده
در کویری چشمه ای جاری شده

عشق یعنی ترش را شیرین کنی
عشق یعنی نیش را نوشین کنی

هر کجا عشق اید و ساکن شود
هر چه نا ممکن بود ، ممکن شود

 

مولانا

 

  • ستایش :)
  • پنجشنبه ۲۳ آبان ۹۸

موسیقی

 

«برای خلق یک اثر هنری باید یک نیروی پویا وجود داشته باشد، و چه نیرویی قدرتمندتر از عشق؟»
 

ایگور استراوینسکی 

  • ستایش :)
  • چهارشنبه ۲۲ آبان ۹۸

هری پاتر

دلت به حال مرده ها نسوزه هری، نگرانِ زنده ها باش مخصوصا اونایی که بی عشق زندگی میکنن ! (آلبوس دامبلدور)

نویسنده جی کی رولینگ

  • ستایش :)
  • شنبه ۲۷ مهر ۹۸

فندوق

فندوق قشنگم heart

با اینکه حتی یکبار هم ندیدمت ولی هر روز بیشتر از دیروز دوست دارم .حس عجیبیه که احساس میکنم دلم برات تنگ شده با این حال که هنوز ندیدمت. احتمالا کلی ذوق میکنی وقتی یه روزی بفهمی یه زمانی یکی از بزرگ ترین آرزو های خالت بودی. فندوق خاله حرف زدن با تو، حس کردن تکون خوردن های تو، حتی دلتنگی برای اومدنت هم یکی از بهترین حس های دنیاس. البته بماند که اون اولا خیلی از دستت کفری بودم چونکه من خواهرمو مثل جونم دوست دارم و وقتی میبینم داره درد میکشه حاضرم هر کاری کنم که حالش بهتر شه و از الان بهت بگم که حواست باشه که خواهرمو  اذیت نکنی چون در اون صورت عواقبش با خودته frown

و باید بگم که تا حالا چندین و چند بار باهات حرف زدم اما هربار با شوق بیشتر و هر بار بهت گفتم پس کی میای؟؟

و  اینو بدون که توی این دنیا کلی آدم خوب و کلی آدم بد هست ولی دلت قرص مگه ممکنه خاله ستایش بذاره آب تو دل فندوق تکون بخوره؟؟؟smiley

تا وقتی من هستم از هیچی نترس فندوقک خالهheart

دیروز مامانت گفت دل تو دلش نیس که ببینتت.

اینجا آدمای زیادی هستن که لحظه شماری میکنن ببیننت مثل من blushsmileyheart

خاله شدن یکی از بهترین حس های دنیاس که من برای هر دختری آرزو میکنم :)


 

نامه ای به سپهر ( همون فندوق خودمون) 

  • ستایش :)
  • شنبه ۲۷ مهر ۹۸

هری پاتر

مسلما این اتفاق دارد در ذهن تو می‌افتد، اما چرا باید به این معنا باشد که واقعی نیست؟ (آلبوس دامبلدور)

نویسنده جی کی رولینگ


  • ستایش :)
  • پنجشنبه ۱۸ مهر ۹۸

اگر عشق نبود

از غم خبری نبود اگر عشق نبود
دل بود ولی چه سود اگر عشق نبود

بی رنگ تر از نقطه ی موهومی بود
این دایره کبود اگر عشق نبود

از آینه ها غبار خاموشی را
عکس چه کسی زدود اگر عشق نبود

در سینه ی هر سنگ، دلی در تپش است
از این همه دل چه سود اگر عشق نبود

بی عشق دلم جز گرهی کور چه بود؟
دل چشم نمی گشود اگر عشق نبود

از دست تو در این همه سرگردانی
تکلیف دلم چه بود اگر عشق نبود

heartheartheart

از قیصر امین پور

 

به عشق نوجوانی اعتقاد دارید؟؟؟

  • ستایش :)
  • پنجشنبه ۱۸ مهر ۹۸

خداحافظی

به خداحافظی تلخ تو سوگند نشد
که تو رفتی و دلم ثانیه ای بند نشد
لب تو میوه ممنوع ولی لبهایم
هر چه از طعم لب سرخ تو دل کند نشد
با چراغی همه جا گشتم و گشتم در شهر
هیچ کس، هیچ کس اینجا به تو مانند نشد
هر کسی در دل من جای خودش را دارد
جانشین تو در این سینه خداوند نشد
خواستند از تو بگویند شبی شاعرها
عاقبت با قلم شرم نوشتند: نشد!

از: فاضل نظری

  • ستایش :)
  • پنجشنبه ۱۸ مهر ۹۸
پیوندهای روزانه